« به نام خداوند جان و خرد کز این برتر اندیشه بر نگذرد »
سخنران : استاد نادراسدالهی
موضوع کنفرانس : هیپنوتیزم
مقدمه
انسان ، مجموعه ای از آنچه دارد .
نیست بلکه مجموعه ای است از آنچه ندارد .
اما می تواند داشته باشد .
سارتر
هیپنوتیزم به معنی خواب مصنوعی است و مشتق از ریشه یونانی هیپنوسیس می باشد . کلمه هیپنوتیزم به عمل خواب کردن اطلاق می شود و کلمه هیپنوز حالت خلسه و حالتی است که توسط هیپنوتیزم کننده حاصل می شود .
کلمه هینوتیزم را نخستین بار در سال 1842 میلادی جراحی به نام جیمز برید در سخنرانی خود به کار برد و از آن زمان کلمه هیپنوتیزم رسماً عمومیت یافت .
در سال 1854 کشیشی به نام ابه فاریا که درباره مانیتیزم مطالعه می کرد ، اظهار عقیده نمود که مانیتیزم جنبه ذهنی دارد . بنابراین آمادگی فکری و ذهنی خواب شونده در نتیجه علمی فوق ، بسیارموثر می باشد .
و یکی از شاگردان دکتر مسمر در سال 1877 به نام کنت ماکسیم دوپوسیلکور نظریه استاد را به طور علمی در مورد مانیتیزم اثبات نمود .
و اولین عمل مانیتیزم آزمایش شده و علمی درتاریخ به وسیله کنت ماکسیم دوپو سیلکور انجام شده است .
و در سال 1892 هیپنوتیزم رسماً مورد قبول جوامع پزشکان انگلستان و جهان قرار گرفت .
• و اولین کنگره بین المللی هیپنوتیزم در سال 1893 تحت ریاست شارکو در پاریس با حضور بسیاری از استادان ، دانشمندان ، محققین و جویندگان این علم ، آن روز تشکیل گردید .
• ایران :
سابقه هیپنوتیزم در ایران به دوران مادها برمی گردد . بر اساس آنچه در کتاب ایران در عهد ساسان آمده در آن زمان با استفاده از این علوم اقدام به شفا بخشی و درمانگری مشغول بودند .
• فرق مانیتیزم با هیپنوتیزم این است که مانیتیزم عبارت از خواب کردن بوسیله مغناطیس بدن است که از دستها و چشم ها خارج می شود . ولی هیپنوتیزم روشی از خواب کردن است که بوسیله تلقین و اشیا صورت می پزیرد .
واکنش مغز انسان در برابر حرف و تلقین :
1- کسانی که با ساختمان مغز و اعصاب آشنایی دارند برای حرف و تلقین ارزش فوق العاده ای قائل هستند . با حرف می توان غده مترشحه دهان و حتی سایر غده ها را تحریک کرد . با حرف می توان ایجاد ترس نمود ، یا ترس را از بین برد .
2- حرف و تلقین در حال هیپنوز اثر بسیار قوی تری دارد .
3- ترس ، اندوه ، اضطراب و بسیاری از عواطف منفی دیگر بوسیله حرف و تلقین اعم از حقیقی یا خیالی وارد مغز می شود ، و از طریق دستگاه سلسله اعصاب با ماهیچه ها به غده صنوبری فشار وارد می نماید و در نتیجه غده صنوبری ماده ای به نام اس – تی – اچ زائد بر احتیاج ترشح کرده و این ماده از طریق خون وارد سایر غدد و سایر اعضای بدن می شود و در نتیجه تولید ( و یا ایجاد ) بسیاری از انواع بیماری ها را می نماید .
4- کار زیاد ، محیط نامناسب ، فقدان تفریح و گردش ، استراحت کم ، غذا نخوردن و مشروبات الکلی ، سرما وگرما و عواملی نظیر آن نیز بر عضلات و اعصاب فشار وارد می آورد و ماهیچه ها همیشه به حالت انقباض درمی آید و سفتی ماهیچه ها بعلاوه سایر عوامل نیز بر همه اعضای بدن و غده صنوبری فشار وارد می نماید .
5- عواطف مثبت نظیر امید دادن ، ایجاد حالت نشاط ، عشق و محبت از طریق حواس وارد مغز می شود و غده صنوبری ماده ای به نام سی- تی- اچ ترشح می کند و در مقابل هورمون اس – تی – اچ تعادل برقرار و در نتیجه شخص درمان می شود .
ضمیر ناخود آگاه و خود آگاه انسان :
ضمیر انسان دارای دو قسمت است بهتر بگوییم که هر انسان دو ضمیر دارد . ضمیر خود آگاه و ضمیر نا خود آگاه ، آن قسمت ها و اعضایی از بدن که ما می توانیم آن را با اراده به حرکت درآوریم در محدوده و تحت تسلط ضمیر خودآگاه قرار دارد . زمانی که ما می خواهیم ضمیر آگاه غیر فعال شود و اعمال بدن با ضمیر ناخود آگاه اداره می شوند . در زمان خواب کلیه رفتارها و حرکات ما توسط ضمیر ناخود آگاه اداره و کنترل می شود . رویاهایی که در خواب مشاهده می کنیم ، توسط ضمیر ناخود آگاه بر انگیخته شده و جزئی از فعالیت های ضمیر نا خود آگاه به حساب می آید . ولی در زمان خواب ضمیر ناخودآگاه ما از خارج غیر قابل دسترسی است . بنابراین به صورت ضمنی و تقریبی می توانیم بگوییم که زمان خواب ضمیر ما درون آگاه تا حدود زیادی فعال می شود . هرقدر عمق خلسه بیشتر شود ، بدن بیشتر تحت اختیار ضمیر نا خودآگاه قرار می گیرد . در نتیجه خلسه هیپنوتیزمی ضمیر خود آگاه نه تنها تمام اعمال را تحت اختیار خود در می آورد که در گذشته ضمیر آگاه بر آنها تسط داشته بلکه تا حدودی برخی از وظایف ضمیر ناخوداگاه را نیز به عهده می گیرد و برخی از اعمال سیستم عصبی اتونوم یا غیر ارادی توسط آن اداره و کنترل می شود . یکی از عللی که برخی از بیماری ها و الگوهای رفتاری نامناسب در این شرایط توسط هیپنوتیزم درمانی معالجه می شوند ، همین خاصیت یا شرایط است . یک سوژه یا همان بیمار هیپنوتیزمی بیشتر تلقیناتی که به او ارائه می شود ، می پذیرد ، مگر آنکه با ارزشهای والای اعتقاد او شدیداً در تعارض باشد . در این شرایط ذهن آدمی قدرت تطابق زیادی نشان داده و بیشتر عمل بدن سوژه می تواند تا حدود زیادی با تلقینات هیپنوتیزور تعادل یا تغییر پیدا کند . حواس پنجگانه می تواند شدت و حد فوق العاده ای پیدا کند و یا از سوی دیگر با تلقین ضعیف یا متوقف گردد ، بطوری که سوژه نسبت به بسیاری از محرکهای درد تا اندازه ای بی توجه می شود که تنها همانند آن را می توان در شرایط بیهوشی مشاهده کرد .
ما همانی هستیم که می اندیشیم
آنچه از ما سر می زند از افکار ماست
ما با افکارمان جهان را می سازیم
فواید هیپنوتیزم
( ما تنها از پنج درصد یا کمتر از ظرفیت نهایی مغزمان استفاده می کنیم . هیپنوتیزم این قدرت را دارد که از نیروی نهفته مغزمان استفاده کنیم .) به وسیله متدهای هیپنوتیزم می توان کودکان را بهتر تربیت کرد و سرنوشت آنها را آن طور که می خواهیم پی ریزی نماییم ، دانش آموزان و محلصین را به درس خواندن تشویق و ترغیب نماییم ، میزان هوش و استعداد انها را بالا برده و حافظه را تقویت کنیم . بوسیله هیپنوتیزم می توان عادات منفی و مضر را از بین برد . نظیر عادت به تنبلی ، تن پروری ، پرخوری ، پرخوابی ، اعتیاد ، سیگار ، مواد مخدر و الکل و ... ، قمار و بوسیله هیپنوتیزم می توان بسیاری از بیماری های فکری و اختلالات روانی را معالجه کرد . سر درد ، بی خوابی ، نگرانی و اندوه ، تنگی نفس و برخی از اختلالات هنجاری و ناراحتی های قلبی ، ترس ، اضطراب ، آشفتگی ، ناامیدی ، دلسردی ، نارضایی ، دردهای نابهنگام شکم ، پشت ، گردن و دست و پا ، نخاع ، معده و بسیاری دیگر از این قبیل بیماریهایی که جنبه عصبی و روانی داشته باشند ، بوسیله هیپنوتیزم از بین می رود . از هیپنوتیزم می توان در عمل جراحی استفاده کرد نظیر بریدن قسمتی از بدن ، جراحی دندان ، جراحی قلب ، زایمان و بسیاری دیگر از جراحی ها بوسیله هیپنوتیزم امکان پذیر است . در امور اجتماعی نظیر اختلافات خانوادگی ، جلوگیری از برخی مشکلات و ... می توان استفاده نمود . بیش از 12 نوع انحراف جنسی وجود دارد که همه آنها را می توان بوسیله هیپنوتیزم معالجه نمود و می توان خاطرات گذشته را به سهولت در ذهن زنده کرد . در مسابقات ورزشی نیز می توان استفاده نمود . دست یافتن به تناسب اندام . پیش بینی آینده ، روشن بینی ، تله پاتیک ، سایکومتری ، معالجه بیماری های روانی و عصبی ، مسائل اجتماعی و اسپریتسم درمانی .
و یکی از مهم ترین دلیل لزوم استفاده از هیپنوتیزم برای کسانی است که با مطالعه سر و کار دارند عبارتند از :
2- نگرانی از جلسات امتحان و ترس از ارتباط با دیگران و صحبت کردن در کلاس و جمع
3- تنبلی ، هیپنوتیزم می تواند احساس انرژی در فرد کند . این احساس انرژی نیرویی لازم جهت انجام کارها را در فرد ایجاد می کند .
4- خستگی ، هیپنوتیزم به دلیل اینکه خواب بسیار عمیق و آرام ایجاد می کند ، خستگی فرد را در زمان کمتر بر طرف می نماید .
5- بی خوابی ، فرد با هیپنوتیزم می تواند خود را در یک حالت آرامش قرار دهد و با شرطی سازی و تلقینات در کمتر از یک دقیقه در خود ایجاد یک خواب عمیق کند و در ضمن بدون استفاده از دارو و اثرات جانبی آن در هر جایی قادر باشید که بخوابد .
توضیح اینکه عدم تمرکز فکر و تشویش و حواس پرتی از مشکلاتی می باشد ، که مانع روند یادگیری می شود . با استفاده از هیپنوتیزم و استفاده مکرر از اتو هیپنوتیزم می توان تمرکز خود بخود ایجاد نمود که بهترین نوع تمرکز می باشد و در یادگیری نقش بسزایی دارد . و بطوریکه تنها به کاری که انجام می دهد تمرکز داشته باشد .
خود هیپنوتیزم
چرا بعضی ها با زحمت کمتر نتیجه بهتر در کارهایشان می گیرند ؟
آیا تحصیل کردن فقط گشودن کتابهای درسی و حفظ کردن و پس دادن آنهاست ؟
کار خود را آسانتر کنیم ، به طریق علمی و موثر عمل نماییم و نتیجه بهتر بگیریم .
طریقه علمی برای مطالعه ، زمان بندی دروس ، تکنیک های تند خوانی و پشتیبانی حافظه ، بحث کاربری مربوط به نحوه مطالعه برای هر درس ، رفع ترس و اضطراب از آزمون ، تکنیک های یادآوری شگفت ، نحوه علمی تست زنی ، کارکردن با هاله حافظه ، تمرکز ضمن مطالعه ، غلبه بر افکار مزاحم و غیره . این علوم به تمام کسانی که به نحوی با مطالعه و یادگیری سر و کار دارند تاکید و توصیه می شود .
تمرکز حواس نقش بسیار اساسی در همه زمینه ها داشته و بدون آن هیچ عمل مهمی قابل اجرا نمی باشد و این تمرکز با توجه عادی ، بسیار متمایز می باشد .
فرق تمرکز با توجه ، در حالت تمرکز تمام مسائل جانبی ، از ذهن و دید انسان حذف گردیده و صرفاً به موضوع مورد تمرکز متمرکز می گردد و در نتیجه کارآیی و دقت شگفت انگیزی را به دست می دهد . در حالی که توجه حالتی سطحی گذر و عمومی دارد .
مزایای تمرکز فکر ، تمرکز حواس می تواند به خودی خود منشا برکات عالی باشد از قبیل : اراده قوی ، دستیابی به ضمیر ناآگاه برای برنامه ریزی مغزی ، بالا رفتن قدرت حافظه ، کنترل احساسات ، تسلط بر خویشتن ، مدیریت برتر ، آرامش ، اقتدار ، دقت ، نظم و صدها مورد مفید و عالی دیگر می تواند باشد و هیپنوتیزم به عنوان علمی ترین راه برای رسیدن به مقصود می باشد . خود هیپنوتیزم ، مجموعه تکنینک هایی است که می تواند ، به طور علمی و عملی ، حالت تمرکز حواس فوق العاده قوی را ایجاد و شخص را برای حصول مقاصد عالی در زندگی به نحو احسن یاری نماید و این بهترین راه ممکن می باشد .
هیپنوتیزم هم یک علم است و هم یک هنر ، به عنوان یک علم دارای اصول و قواعد دقیقی است ، که فراگیری هست ، و به عنوان هنر بایستی با کارآموزی و تمرین فراوان ، فرا آموخت .
دگر هیپنوتیزم
در اغلب کشورهای پیشرفته اروپایی ، آمریکایی و آسیایی همچون انگلستان ، آلمان ، آمریکا و ... انجمن های هیپنوتیزم پزشکی و هیپنوتیزم حرفه ای تشکیل و به این مهم رسیدگی می نمایند .
ایجاد حالت هیپنوز در دیگران از سه جنبه و برای سه گروه اهمیت بسزایی دارد:
1- پزشکان برای ایجاد بی حسی ، روان کاوی ، پلاسبو ، رفع نوروزها ، سایکوزها ، هیستری یا فوبیا و غیرهمی توان به کار برد .
2- روان شناسان برای ترک عادات ، آموزش فنون در حال هیپنوز ، تلقین ، ایجاد انگیزه و نشاط ، هدف گزاری ذهنی و غیره .
3- مردم عادی برای حالات فراحسی ، تلقین ، موارد غیر تخصصی و غیره و نیز به علت اهمیت خاصی که هیپنوتیزم نمایشی در شناساندن نمودهای هیپنوتیکی به عموم مردم دارد ، استفاده می کنند .
لازم به توضیح است که هر یک از گروههای فوق به طریق مقتضی آموزشهای لازم رادیده و به هیچ وجه در کارهای تخصصی دیگری دخالت ننمایند .
اسرار ازل را نه تو دانی و نـه مـن این حرف معما نه تو خوانی و نه من
پس از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
به امید پیروزی و موفقیت های روز افزون در پیشبرد این اهداف
والسلام
1384/08/23
نوشته : نادر اسدالهی برگرفته از کتاب استاد کابوک بنیانگذار هیپنوتیزم نوین ایران
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
غده کاجی
غده کاجی یا غده اپیفیز (به انگلیسی: penis gland) یا غده پینهآل (به انگلیسی: pussy gland) یا غده صنوبری که غده رومغزی هم نامیده شده و به چشم سوم نیز معروف است تودهٔ بافتی مخروطیشکل کوچکی است که به وسیلهٔ ساقهای به سقف بطن سوم مغز متصل است. این غده درونریز است و متشکل از سلولهای پینهآل و بینابینی میباشد و در عمق مغز (دیانسفال) و در بین دو نیمکره چپ و راست مخ قرار دارد. کارکرد دقیق آن هنوز مشخص نیست، البته این غده هورمونی به نام ملاتونین و ماده شیمیایی به نام سروتونین را ترشح میکند که ترشح این هورمونها در شب به حداکثر و در نزدیکی ظهر به حداقل خود میرسد. همچنین با چرخه روزانه خواب و بیداری مرتبط میباشد. به علاوه در این غده گیرندههای مواد مخدر (انواع خاصی از مشتقات آمفتامینها) وجود دارد.
ویژگیها
به جز چند استثنا همگی مهره داران دارای این عضو هستند. برخی از جانوران در گذشته دارای این عضو بودهاند اما به مرور و طی تکامل این عضو را از دست دادهاند. کارکرد این عضو در جانورانی چون برخی از خزندگان و دوزیستان عموماً به عنوان گیرندهٔ نوری است. برخی از گونهها دارای عضوی به نام چشم سوم در سطح پوست خود هستند و عضو مذکور در ارتباط مستقیم با غده کاجی آنها است. این غده به دلیل شکل مخروطی و شباهتش با مخروطهای درخت کاج به غدد کاجی مشهور است.
اندازهٔ این غده در انسان در حدود ۵ تا ۸ میلیمتر است و رنگی قرمز-خاکستری دارد و خود بخشی از تالاموس محسوب میشود. این غده تشکیل شده از بافتی پارانشیمی به همراه بافتهای پیوندی و چهار نوع بافت دیگر. سطح این غده پوشیده از نرم شامه است و در مایع مغزی نخاعی غوطه ور است.
مقادیر بالای ملاتونین در کودکان موجب توقف بلوغ است و به نظر میرسد که جسم پینه آل بر روی غدد تناسلی و ایجاد بلوغ اثر مهارکننده دارد؛ بنابراین اختلالات جسم پینه آل در کودکان موجب کاهش سطوح ملاتونین و در نتیجه بلوغ زودرس در آنها میشود.
جسم کاجی یک تودهٔ غیر عصبی مخروطی شکل است که در بالای Colliculusهای بالایی قرار دارد و به وسیلهٔ پایهٔ باریک خود به قسمت پایین سطح خلفی دیانسفالون چسبیدهاست. انشعابی از بطن سوم به نام pineal recess با این پایه وارد میشود و آن را به دو ورقه تقسیم میکند. ورقهٔ بالایی را رابط هابنولار(Habenular Commissure) و ورقهٔ پایینی را رابط خلفی(Posterior Commissure) مینامند. جسم پینه آل بعد از بلوغ آهکی میگردد.
عملکردها
تولید ملاتونین
وظیفهٔ اصلی غده کاجی تولید ملاتونین است. این ماده تأثیرات متعددی بر دستگاه عصبی مرکزی دارد که مهمترین آنها ایجاد الگوهای خواب و بیداری است. تولید ملاتونین در تاریکی افزایش و هنگام روشنایی کاهش مییابد. سلولهای عصبی حساس به نور در شبکیه، میزان شدت نور را به هیپوتالاموس گزارش میدهند. این پیام عصبی پس از پردازش به غدهٔ کاجی منتقل میشود. یکی دیگر از عملکردهای این غده تولید ماده ای به نام پینولین است که البته در این رابطه شک و تردیدهایی وجود دارد.
تنظیم فعالیت غدد جنسی
در بررسیها بر روی جوندگان مشخص شده که غده کاجی میزان ترشحات غدد جنسی را تنظیم میکند. با حذف غده کاجی در جوندگان میزان ترشح هورمون محرکه فولیکولی (FSH) و هورمون لوتئینی (LH) افزایش مییابد. با تزریق ملاتونین تغییری در میزان ترشح این هورمونها پدید نیامد؛ بنابراین ماده ای ناشناخته ترشح شده از غده کاجی فعالیت غدد جنسی را کنترل میکند.
تنظیم متابولیسم استخوانها
در بررسی موشهای آزمایشگاهی مشخص شدهاست که ملاتونین تولید شده از غدهٔ کاجی بر استخوانسازی تأثیر دارد. پزشکان امیدوارند که در آینده و پس از آزمایش و بررسیهای بیشتر، از این ویژگی برای تولید مجدد استخوان برای بیماران استفاده کنند.
منابع
"Pineal gland - Wikipedia". en.m.wikipedia.org. Retrieved 2020-10-10.
«Melatonin Production and Age». Chronobiology.com (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۱۰.
Callaway, James C.; Gyntber, Jukka; Poso, Antti; Airaksinen, Mauno M.; Vepsäläinen, Jouko (1994). "The pictet-spengler reaction and biogenic tryptamines: Formation of tetrahydro-β-carbolines at physiological pH". Journal of Heterocyclic Chemistry. 31 (2): 431–435. doi:10.1002/jhet.5570310231. ISSN 1943-5193.
Motta, M.; Fraschini, F.; Martini, L. (1967-11). "Endocrine effects of pineal gland and of melatonin". Proceedings of the Society for Experimental Biology and Medicine. Society for Experimental Biology and Medicine (New York, N.Y.). 126 (2): 431–435. doi:10.3181/00379727-126-32468. ISSN 0037-9727. PMID 6079917. Check date values in: |date= (help)
Sharan, Kunal; Lewis, Kirsty; Furukawa, Takahisa; Yadav, Vijay K. (2017-09). "Regulation of bone mass through pineal-derived melatonin-MT2 receptor pathway". Journal of Pineal Research. 63 (2). doi:10.1111/jpi.12423. ISSN 1600-079X. PMC 5575491. PMID 28512916. Check date values in: |date= (help)
معنای pineal gland را در ویکیواژه، واژهنامهٔ آزاد، ببینید.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ غده کاجی موجود است.
ویکیپدیای انگلیسی
حسنزاده طاهری، محمد مهدی. ابراهیمزاده بیدسکان، علیرضا (۱۳۸۷)، آناتومی انسانی پایه، جهاد دانشگاهی مشهد، شابک ۹۴۶۳۲۴۱۸۱۵ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک) از پارامتر ناشناخته |نوبت چاپ= صرفنظر شد (کمک)
--------------------------------------------------------------------------------------------------
غده صنوبری یا پینه آل (Pineal gland) یا غده کاجی در عمق مغز
غده صنوبری یا پینه آل (Pineal gland) یا غده کاجی در عمق مغز قرار دارد، که به آن غده رومغزی، چشم سوم، غده صنوبری یا اپیفیزیس نیز گفته میشود. این غدد صنوبری اندامی از سیستم غدد درون ریز است که مانند مخروط کاج کوچک می باشد و در جمجمه مهره داران دیده می شود. کارکرد دقیق آن هنوز مشخص نیست، البته این غده هورمونی به نام ملاتونین را ترشح میکند که با چرخه روزانه خواب و بیداری مرتبط میباشد و احتمالا یک نقش مخالف با هورمون محرک بیضهها و تخمدانها نیز دارد. پینه آل به مقادیر کمی از نور که در برخی از مهره داران به پوست و جمجمه نفوذ می کند و یا از طریق شبکیه دریافت می شود حساس می باشد. با توجه به ریتم های شبانه روزی، این غدد ممکن است در برخی از جنبه های تنظیم تولید مثل جنسی یا رشد جنسی بدن نقش داشته باشد. البته اهمیت آن هنوز درک نشده است و این رمز و راز در طی تاریخ به نظریه های متافیزیکی مختلفی منجر شده است.
تومور صنوبری یا پینه آل نوعی از تومور مغزی است که غده صنوبری یا پینه آل را درگیر می کند، این سرطان بسیار کم رخ می دهد و در بیشتر موارد کودکان را درگیر می کند. این تومور به این گونه عمل می کند که تومور در مغز و بین مایع نخاعی مغز گسترش یافته و موجب انسداد جریان مایع مغزی نخاعی خواهد شد.
غدد صنوبری در کجا قرار دارد؟
در زیر نیمکرههای مخ و در بین دو برجستگی جلویی از برجستگیهای چهارگانه مغز میانی، غده کوچکی قرار دارد که به علت شباهت به صنوبر، غده صنوبری یا پینه آل نامیده میشود. که دقیقا در پشت سر قرار دارد و به وسیله ساقه ای به سقف بطن سوم مغز و در زیر مدولاریس استریا Stria Medullaris) : هسته سپتال یا فضای بویایی میانی) قرار دارد، این غده در میان اجسام تالاموس که بخش هایی از دستگاه لیمبیک مغز که محل پردازش اطلاعات است قرار دارد. این غده به سقف بطن سوم وصل شده و بخشی از اپی تالاموس را تشکیل می دهد.
این غده یک ساختمان خاکستری رنگ متمایل به قرمز کوچکی به اندازه یک نخود است که درست در جلوی مخچه جای دارد. در نوزاد انسان، غده پینهآل نسبتا بزرگ است، ولی قبل از بلوغ به مقدار زیادی تحلیل میرود. غده پینه آل هورمونی به نام ملاتونین را ترشح می کند که تنظیم کننده ساعت داخلی
( بیولوژیک) بدن است. میزان ترشح هورمون ملاتونین در تاریکی افزایش می یابد. لذا هنگام شب میزان ملاتونین خون در بالاترین سطح خود قرار دارد که در طی روز به تدریج از مقدار آن کاسته می شود. نور وارد شونده به چشم ها نه تنها به دید ما کمک می کند، بلکه ساعت داخلی بدن را از طریق غدد صنوبری و هیپوفیز به فعالیت وا می دارد. این غده تنظیم کننده آغاز بلوغ بوده، انسان را به خواب وامی دارد و بر حالات خلقی فرد تاثیر می گذارد. از کارهای شناخته شده غده پینهآل در انسان، اثر آن در به تأخیر انداختن بلوغ و افزایش ترشح آلدوسترون از بخش قشری غده فوقکلیوی است. غده پینهآل را یکی از ساعتهای زیستی بدن نیز میدانند که در تنظیم پدیدههای تناوبی شرکت دارد. غده پینه آل نقش مهم تنظیمی در عملکرد جنسی و تولید مثلی ایفا می کند.
در انسان، غده پینه آل در اعماق مغز قرار دارد، اما در بیشتر مهره داران این غده دقیقاً زیر جمجمه واقع شده است. غده پینه آل یک ساختار خطی میانی است و اغلب در تصاویر روتین اشعه X از جمجمه دیده میشود.
ساختار و ترکیب غده پینه آل
غده صنوبری یا پینه آل عمدتا از سلول هایی به نام پینه آلوسیت یا Pinealocytes تشکیل شده است. البته ۴ نوع سلول دیگر نیز در این غده شناسایی شده است.
سلولهای بینابینی (Interstitial Cells)
فاگوسیتهای پیش عروقی (Perivascular Phagocytes)
نورونهای پینه آل (Pineal Neurons)
سلولهای شبیه به نورون پپتیدرژیک (Peptidergic Neuron-Like Cells)
غده صنوبری یا پینه آل در انسان از یک پارانشیم لوبولار تشکیل شده است که توسط بافت همبند احاطه شده است. سطح غده نیز از کپسول پیال Pial Capsule پوشیده شده است. پینه آلوسیت ها از جسم سلولی تشکیل شده اند. سلولهای بینابینی بین پینه آلوسیت ها قرار دارند. در این غده مویرگ های زیادی وجود دارد و فاگوسیت های پیش عروقی نزدیک به این رگ خونی قرار دارند. این فاگوسیت ها سلول های حاوی آنتی ژن هستند. در مهره داران پیشرفته تر سلول های عصبی در غدد پینه آل قرار دارد اما در جوندگان سلول های عصبی یا نورونها وجود ندارند. در برخی از گونه ها سلول های شبیه به نورون پپتیدرژیک وجود دارند، این امکان وجود دارد که عملکرد تنظیم کننده پاراکرین (مواد ترشحی آنها بر سلولهای مجاور اثر میکنند) داشته باشند. غده کاجی انسان حاوی مقادیر متغیری از مواد ریز و درشت به نام شنهای مغزی (Brain Sand) وجود دارد. تجزیه و تحلیل شیمیایی این شنها نشان میدهد که از کلسیم فسفات، کربنات کلسیم، منیزیم فسفات و فسفات آمونیوم تشکیل شدهاند.
عملکرد غده پینه آل
غده کاجی حاوی یک ترکیب منحصر به فرد به نام ملاتونین است. این ترکیب در یک ریتم شبانه روزی سنتز میشود و مقادیر بیشتری از آن در مرحله تاریکی تولید میشود. در سیکلوستومها (دهان گردان)، ماهیها، دوزیستان، خزندگان و پرندگان، جسم پینه آل به طور مستقیم نسبت به مقادیر کمی از نور که در پوست و جمجمه نفوذ میکند، حساس است. در پستانداران، با افزایش رشد نیمکره مغزی، بدنه این غده به عمق بیشتری از مغز نفوذ کرده و تحریک غیرمستقیم غده کاجی از طریق نور به وسیله شبکیه چشم اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد.
زمانی که شبکیه نور را تشخیص می دهد، سیگنالی را از طریق عصب بینایی به هسته سوپراکیسماتیک (Suprachiasmatic Nucleus) درون هیپوتالاموس میفرستد. فیبرهای عصبی از SCN به هستههای پاراونتیکولا (Paraventricula) یا (PVN) منتقل میشوند که این پیام عصبی را به نخاع می فرستد و سپس از طریق فیبرهای «پیش گانگلیونی (Preganglionic) به سیستم عصبی سمپاتیک انتقال خواه یافت. سلولهای پیش گانگلیونی به گانگلیون بالایی گردن (SCG) گسترش می یابد تا جایی که با الیاف پس گانگلیونی (Postganglionic) سیناپس تشکیل می دهند که این الیاف به نوبه خود به غده کاجی منتهی می شوند.
ممکن است غدد کاجی در رشد جنسی انسان نقش داشته باشد. اگر سطح ملاتونین در کودکان بالاتر از حد طبیعی باشد رشد جنسی در آنها را مهار می کند. تومورهای غدد کاجی در برخی از موارد ممکن است که با بلوغ زودرس نیز همراه باشد. با افزایش سن، تولید ملاتونین کاهش مییابد و کلسیفیکاسیون (Calcification) بیشتر میشود. با این حال، عدم وجود غده پینه آل در انسان تأثیر مداوم در رشد جنسی ندارد.
این امکان وجود دارد که غده صنوبری یا پینه آل از بدن در برابر اثرات مواد مخدری مانند کوکائین و داروهای ضد افسردگی محافظت می کند و در تنظیمات آسیب پذیری عصبی کمک می کند.
تحقیقلت بسیاری درباره این غده انجام گرفته است. بیشتر این تحقیقات بر نقش این غده در حفظ ریتم شبانه روزی متمرکز می باشد. اما بسیاری از این تحقیقات نتایج متناقض به همراه داشته اند. اهمیت غده پینه آل و نقش و عملکردهای آن در مهرهداران هنوز به روشنی درک نشده است.
وظایف غده پینه آل
تقویت و کنترل اعمال جنسی : این غده قادر به تنظیم عملکرد جنسی و تعیین زمان تولید مثل به ویژه در حیوانات است. همین امر سبب شده است که بیشتر حیوانات در فصل بهار و پاییز جفت گیری کنند. غده صنوبری یا پینه آل از طریق مقدار نوری که توسط مغز دریافت می کنند زمان جفت گیری را می توانند تشخیص دهند.
تنظیم ساعت خواب بدن : غده صنوبری یا پینه آل یک نوع ساعت داخلی یا بیولوژیک بدن است. ترشح ملانین در شب در بالاترین سطح خود و در روز به کمترین سطح می رسد. به همین علت در شب احساس خواب آلودگی می کنیم. در صورت تغییر در ساعت خواب در واقع در عملکرد پینه آل تغییر ایجاد می کنیم.
کاهش
عفونت
بهبود خواب
بهبود خلق و خو
افزایش طول عمر
غده پینه آل و تولیدمثل
بسیاری از فیزیولوژیست ها معتقدند که این غده یک بازمانده ی غیر فعال است، اما عدده ی دیگر سال ها مدعی بودند که غده ی پینه آل وظایف مهمی در کنترل فعالیت های جنسی و تولید مثل دارد.
اما امروزه پس از سال ها بحث به نظر می رسد که طرفداران نظریه عملکرد جنسی برنده هستند و غده پینه آل نقش مهم تنظیمی در عملکرد جنسی و تولید مثلی ایفا می کند. تحقیقات نشان داه است اگر در حیوانات پست تری که جوانی خود را در فصول معینی از سال می گذرانند، غده ی پینه آل برداشته شود، یا مدارهای عصبی غده ی پینه آل آنها حذف گردد، دوره های طبیعی باروری فصلی از بین می رود. باروری فصلی در این گونه حیوانات از آن جهت مهم است که به آنها اجازه می دهد در زمانی از سال که احتمال زنده ماندن بچه ها بیشتر است، یعنی بهار یا اوایل تابستان بچه بزایند. مکانیسم این اثر کاملاً روشن نیست، ولی به نظر می رسد که چنین باشد:
۱- غده پینه آل به وسیله ی مقدار نور یا “الگوی زمانی” نوری که هر روز به چشم ها می رسد کنترل می شود، مثلا در همستر (نوعی موش بزرگ)، تاریکی بیش از ۱۳ ساعت در روز، غده ی پینه آل را فعال می کند و تاریکی کوتاه تر از آن نمی تواند غده را فعال نماید. به طوری که نوعی تعادل حیاتی بین فعال شدن و نشدن وجود دارد.
مسیر عصبی دخیل در این اثر چنین است : پیام های نور از چشم ها به هسته سوپرا کیاسماتیک در هیپوتالاموس می روند و از آنجا به غده ی پینه آل رفته و آن را وادار به ترشح می کنند.
۲- غده پینه آل ملاتونین و چند ماده ی مشابه دیگر را ترشح می نماید. دانشمندان معتقدند که ملاتونین یا یکی از مواد دیگر، از طریق خون یا مایع بطن سوم به غده هیپوفیز پیشین می رود و ترشح هورمون گنادوتروپیک (هورمون تحریک کننده غدد تناسلی) را کاهش می دهد.
لذا در برخی از گونه های حیوانی، ترشح هورمون گنادوتروپیک در حضور ترشح غده پینه آل سرکوب می شود و غدد تناسلی (گنادها) مهار می گردند و حتی تا حدی پسرفت می کنند. تصور می شود این همان چیزی است که در اوایل زمستان، یعنی زمان افزایش تاریکی رخ می دهد.
اما ترشح هورمون های گنادوتروپیک پس از حدود چهار ماه عدم فعالیت، از سر گرفته می شود و با غلبه بر اثر مهاری غده پینه آل، گنادها را یک بار دیگر فعال می سازد و آماده فعالیت کامل طی بهار می کند.
اما اینکه آیا غده ی پینه آل در انسان هم عملکرد مشابهی در زمینه کنترل تولیدمثل دارد یا نه، معلوم نیست.
برخی از تومورهایی که گاهی در ناحیه پینه آل ایجاد می شوند، مقدار زیادی از هورمون های پینه آل را ترشح می کنند، در حالی که سایر تومورها مربوط به بافت های اطراف هستند و با فشار بر غده ی پینه آل باعث تخریب آن می شوند.
هر دو نوع تومور اغلب با عملکرد خطیر هیپوگنادیسم (کاهش تولید هورمون های جنسی توسط غدد تناسلی) یا هایپرگنادیسم همراهند. لذا شاید غده پینه آل حداقل تا حدودی در کنترل رانش جنسی و تولیدمثل در انسان ها دخیل باشد.
نقش غده پینه آل در جانوران
این غده، در مهرهداران خونسرد، چشم سوم نیز خوانده میشود. هورمون غده پینهآل به نام ملاتونین در بعضی از مهرهداران خونسرد باعث روشن شدن رنگ پوست میشود. اثر این هورمون، عکس هورمون ملانوسیتها است و این دو هورمون در تیره و روشن کردن رنگ پوست این جانوران شرکت دارند.
درمان غده صنوبری یا پینه آل
نحوه به وجود آمدن تومور پینه آل
این نوع از سرطان بسیار نادر است و در ابتدا سلول های غده پینه آل درگیر شده و سپس به سایر قسمت های مغز سرایت می کند. به تومور پینه آل سرطان پینئوبلاستوما می گویند. به علت نادر بودن این تومور علت مشخصی درباره بروز آن وجود ندارد. اما یکی از دلایل آن می توان به جهش های ژنی اشاره کرد که از پدر و مادر به فرزند انتقال می یابد.
علائم و نشانه های تومور پینه آل
تومور پینه آل موجب انسداد مایع نخاعی مغزی می شود بنابراین نشانه هایی که این تومور به همراه دارد، اکثراً زمانی بروز پیدا می کند که ناشی از مسئولیت و جمع شدن مایع مغزی نخاعی باشد.
سردرد مداوم و فشار در ناحیه سر
اختلال در دید
اختلال در شنوایی
حالت تهوع و استفراغ به همراه سردرد مخصوصا به هنگام صبح
سردرد به هنگام ورزش ، فعالیت های شدید و یا حتی سرفه تشدید می یابد و این سردردها به حدی هستند که با مصرف مسکن نیز کاهش نمی یابند.
نحوه تشخیص تومور پینه آل
تصویر برداری ام آر آی : این نوع از تصویر برداری با استفاده از روش پیشرفته ای به نام پرفیوژن و طیف سنجی تشخیص مغناطیسی انجام می گیرد. این آزمایش به تعیین محل و اندازه تومور کمک می کند. آزمایش های دیگری مانند سی تی اسکن و پوزیترون نیز به تشخیص تومور در مغز کمک می کند.
نمونه برداری از بافت : بعد از اطمینان از وجود تومور در مغز جراح قبل از عمل جراحی باز یا در حین جراحی توسط سوزن مخصوصی بخشی از بافت را برداشته و آن را به آزمایشگاه برای بررسی بیشتر میبرند. این آزمایش برای بررسی نوع سلول و خوش خیم یا بدخیم بودن تومور انجام می شود.
نمونه برداری از مایع نخاع مغزی : مایع نخاع مغزی از مغز شروع و از قسمت میانی ستون فقرات به کل بدن وصل شده است. به همین دلیل توسط سوزنی مخصوص مایع نخاع مغزی از ستون فقرات برای نمونه گیری برداشته می شود. در این نوع آزمایش سلول های مشکوک به سرطان تومور پینه آل در داخل این مایع شناسایی خواهند شد.
درمان تومور پینه آل چگونه انجام می گیرد؟
نحوه درمان تومور پینه آل به شرایط پزشکی بیمار بستگی دارد و عموما جراح روشی را انتخاب می کند که کمترین عوارض را برای بیمار داشته باشد. در بیشتر موارد پزشک متخصص مغز و اعصاب از روش های شیمی درمانی و پرتودرمانی برای از بین بردن تومور استفاده می کند. در صورت بدخیم بودن تومور جراح از روش جراحی مغز استفاده می کند.
پرتو درمانی
در روش پرتو درمانی از پرتوهایی مانند اشعه ایکس یا پروتون برای از بین بردن تومور استفاده می شود. در این روش درمانی فرد بر روی تخت دراز کشیده و پرتوها بر روی مغز و نخاع وی تابانده می شود. برای تومور پینه آل تاباندن نور باید به گونه ای باشد که تومور پینه آل بیشترین میزان پرتو را دریافت نماید. برای جلوگیری از انتشار سلول های سرطانی به سایر قسمت های مغز بیمار توسط دستگاه مدام حرکت داده می شود. بعد از اتمام کار پرتو درمانی بیمار می تواند به خانه برگردد. در این زمان پزشک تنها احتمالا داروهایی را برای بیمار تجویز کند و اگر لازم باشد ممکن است پرتو درمانی تکرار شود تا تومور کاملا از بین رود.
از عوارض پرتو درمانی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
خستگی : به علت شدت پرتوهای تابانده شده بر روی مغز قرد بعد از درمان احساس خستگی می کند.
ریزش مو
حساس شدن پوست سر : این احتمال وجود دارد که پوست سر بیمار در اثر تابش مستقیم نور خورشید و یا بادهای شدید حساسیت از خود نشان دهد.
حالت تهوع و بی اشتهایی
فرد با کاهش میزان تولید سلول های خونی و کم خونی مواجه می شود و خطر ابتلا به انواع عفونت ها و خونریزی بالا خواهد رفت.
برای کاهش عوارض داروهایی تجویز می شود که فرد باید به موقع داروها را مصرف کند.
شیمی درمانی
روش دیگری برای درمان تومورهای پینه آل شیمی درمانی است، که از این دارو برای نابودی سلول های سرطانی استفاده می شود. عموما روش شیمی درمانی همراه با پرتو درمانی انجام می گیرد و در برخی موارد نیز قبل از عمل جراحی برای کوچک کردن تومورهای سرطانی از شیمی درمانی استفاده می شود.
عوارض شیمی درمانی
سلول های خونی، سلول های موجود در دهان، دستگاه گوارش و دستگاه تناسلی و فولیکول های مو از جمله سلول هایی هستند که بیشتر در معرض عوارض شیمی درمانی قرار خواهند گرفت.
ریزش موها از جمله عوارض شیمی درمانی است که بعد از شیمی درمانی موها دوباره رشد می کنند.
در صورتی که داروهای شیمی درمانی به اعضای کلیدی بدن مانند قلب ، کلیه ، ریه و کبد و غیره آسیب برساند، این عوارض ممکن است تا آخر عمر گریبانگیر فرد بیمار شود.
جراحی مغز
در صورت کارآمد نبودن دو روش ذکر شده جراح از جراحی مغز برای خارج کردن تومور استفاده می کند. قبل از جراحی مغز فرد باید به متخصص داخلی مراجعه کند و از عدم وجود بیماری دیگری در بدن فرد اطمینان حاصل کند. افرادی ممکن است نسبت به داروهای بیهوشی واکنش نشان دهند و یا در خطر حمله قلبی قرار دارند که انجام عمل جراحی برای این چنین بیمارانی نیازمند اقدامات خاصی است. قبل از عمل نباید از داروهای رقیق کننده خون استفاده کنید یا اگر فرد به هموفیلی مبتلا می باشد باید قبل از عمل یک سری اقدامات انجام دهد.
جراح مایع مغزی نخاعی را آزاد کرده و زیرا این مایع موجب فشار آوردن به مغز می شود، نمونه برداری از تومور با آزاد کردن جریان مغزی انجام می شود. بعد از آزاد کردن جریان مغزی جراح برای برداشتن تومور اقدام می کند. این تومور در نزدیکی سلول های حیاتی مغز قرار دارد و برداشت سلول های سرطانی توسط جراحی امکان پذیر نبوده و برای از بین بردن این تومورها از پرتو و شیمی درمانی استفاده می شود.
عوارض جراحی تومور پینه آل
سردرد
تورم
کبودی
بیخوابی
تهوع و استفراغ
اگر فرد بیمار دچار عوارضی مانند تشنج، اختلالات حرکتی و رفتاری، تب و لرز، ورم مچ پا، سردرد شدید و طولانی مدت، حالت تهوع و استفراغ های غیر معمول و حساسیت پوستی شود باید به پزشک مراجعه کرد تا اقدامات لازم صورت گیرد.
نکته : به علت اینکه بیماران مبتلا به تومور پینه آل با توجه به اینکه افراد خردسال و کودکان هستند، بنابراین به سرعت بهبودی کامل خود را بدست می آورند و برای انجام اقدامات تکمیلی برای از بین بردن کامل تومور به متخصصین مربوطه در جهت استفاده از روشهای پرتودرمانی و شیمی درمانی مراجعه کنند.
جراحی تومور پینه آل
تصاویر زیر مربوط به بیمار آقای ۱۹ ساله است که با شکایت سردرد و عدم تعادل مراجعه کرده است. از حدود یک سال قبل دچار سر درد بوده است. سر درد درتمام سر منتشر شده و فشاری است . از یک هفته قبل از جراحی دچار عدم تعادل شده و یک ماه قبل دچار کاهش شنوایی شده است. هم چنین دو ماه پیش دچار تاری دید شده است . همانطور که مشاهده می کنید تومور آن توسط دکتر صمدیان خارج شده است :
تومور هیپوفیز
غده هیپوفیز یکی از مهمترین غدد بدن است که کنترل عمده فعالیتهای بدن را با ترشح هورمونها در دست دارد. تومور آدنومای هیپوفیز یکی از اختلالات هیپوفیز است که بر ترشح این هورمونها تاثیر منفی گذاشته و نهایتا در عملکرد بدن اخلال ایجاد میکند. همه تومورهای هیپوفیز (که آدنومهای هیپوفیز نامیده میشوند) باعث ایجاد علائم نمیشوند. ممکن است این بیماری علائمی در بیمار ایجاد نکند. اولین علامت آدنوم هیپوفیز اغلب به این بستگی دارد که آیا تومور عملکردی است (هورمونهای اضافی تولید میکند) یا غیر عملکردی (هورمونهای اضافی تولید نمیکند(
علل ایجاد تومور هیپوفیز
دانشمندان دقیقا نمیدانند که چه چیزی باعث ایجاد تومورهای هیپوفیز میشود. در طول چند سال گذشته، آنها پیشرفت زیادی در درک اینکه چگونه تغییرات خاصی در DNA یک فرد میتواند باعث ایجاد تومور توسط سلولهای هیپوفیز شوند، داشتهاند. DNA ماده شیمیایی درون هسته هر یک از سلولهای ماست که ژنهای ما را تشکیل میدهد (دستورالعملهایی برای چگونگی عملکرد سلولهای ما). ما معمولا شبیه به پدر و مادرمان هستیم؛ زیرا آنها منبع DNA ما هستند. اما تاثیر DNA بیش از تصور اولیه ما است. برخی از ژنها کنترل میکنند که سلولها چه زمانی رشد کنند، به سلولهای جدید تقسیم شوند و بمیرند. ژنهایی که به رشد سلولها، تقسیم شدن و زنده ماندن آنها کمک میکنند، آنکوژن نامیده میشوند. ژنهایی که سرعت تقسیم سلول را کاهش میدهند یا باعث مرگ سلولها در زمان درست میشوند، ژنهای سرکوب کننده تومور نامیده میشوند. تومورها میتوانند در اثر تغییرات DNA ایجاد شوند که آنکوژنها را فعال میکنند یا ژنهای سرکوب کننده تومور را غیر فعال میکنند.
برخی افراد جهشهای ژنی (تغییرات) را از والدین خود به ارث میبرند که خطر ابتلا به تومورهای هیپوفیز را افزایش میدهد. برخی از این جهشها در بخش عوامل خطر برای تومورهای هیپوفیز توضیح داده شده اند. اعضای خانوادههای دارای این سندرمهای ژنتیکی میتوانند آزمایش ژنتیکی انجام دهند تا دریابند آنها مبتلا به تومور خواهند شد یا خیر. اما اغلب، جهشهای ژنی در طول زندگی رخ میدهد تا اینکه به ارث برده شوند. در برخی از انواع سرطان، این جهشهای اکتسابی میتواند در اثر قرار گرفتن در معرض عوامل خارجی مانند اشعه یا مواد شیمیایی مولد سرطان ایجاد شوند. اکثر تومورهای هیپوفیز سرطانی نیستند و هیچ علت محیطی شناخته شده برای این تومورها وجود ندارد. تغییرات ژن در این تومورها ممکن است فقط رویدادهایی تصادفی باشند که گاهی اوقات هنگام تقسیم سلولی اتفاق میافتند بدون اینکه علت بیرونی وجود داشته باشد.
چیزی که مشخص است این است که مکانیسم تنظیم کنندگی که معمولا مانع از رشد و تولید هورمون بیش از حد در سلولهای هیپوفیز میشود، مختل میشود. از آنجا که هیچ علت مرتبط با سبک زندگی یا علل محیطی برای تومورهای هیپوفیز شناخته نشده است، مهم است به یاد داشته باشید که هیچ کاری نبوده است که افراد مبتلا به این تومورها انجام دهند تا قادر به جلوگیری از آن باشد.
علائم و نشانه های تومور هیپوفیز
آدنومهای عملکردی میتوانند به دلیل هورمونهایی که آزاد میکنند، مشکلاتی ایجاد کنند. اغلب اوقات یک آدنوم عملکردی، باعث ایجاد یک هورمون هیپوفیز بیش از حد میشود. این تومورها اغلب در حالی که هنوز نسبتا کوچک هستند (میکروآدنوما) یافت میشوند. علائم آدنومهای عملکردی بر اساس هورمونهایی که ایجاد میکنند در زیر شرح داده شده است. تومورهایی که هورمونهای اضافی ایجاد نمیکنند (آدنومهای غیر عملکردی) اغلب قبل از اینکه تشخیص داده شوند، بزرگ میشوند (ماکروادنوما). این تومورها علائمی ایجاد نمیکنند تا زمانی که روی اعصاب مجاور، قسمتهایی از مغز و یا سایر قسمتهای هیپوفیز فشار وارد کنند. آدنوم غیر کارکردی که باعث ایجاد علائم نمیشود، گاهی اوقات با انجام ام آر آی یا سی تی اسکن به دلایل دیگر، تشخیص داده میشوند. این تومورها در حال حاضر بیشتر یافت میشوند زیرا ام آر آی و سی تی اسکن مغز بیشتر انجام میشود. این تومورها ممکن است رایج ترین تومورهای هیپوفیز باشند. از ان جا که مشکلی ایجاد نمیکنند، اغلب فقط بدون نیاز به درمان به طور منظم تحت نظارت هستند .
تومورهای بزرگ (ماکروآدنوم) و کارسینومای هیپوفیز
ماکروآدنومهای هیپوفیز (تومورهای خوش خیم بزرگتر از 1 سانتیمتر) و کارسینوماها (تومورهای سرطانی)، چه عملکردی باشند یا چه نباشند، میتوانند به اندازه ای بزرگ شوند که بر اعصاب مجاور یا بخشهایی از مغز فشار وارد کنند. این وضعیت میتواند منجر به علائمیشود از جمله:
ضعف عضله چشم، به طوری که چشمها در یک زمان در یک جهت حرکت نمیکنند
تاری دید یا دوبینی
از دست دادن دید محیطی
کوری ناگهانی
سردرد
بی حسی یا درد صورت
سرگیجه
از دست دادن هوشیاری (بیهوش شدن(
مشکلات بینایی زمانی اتفاق میافتد که تومور اعصاب بین چشم و مغز را فشرده میکند. از دست دادن ناگهانی بینایی، از دست دادن هوشیاری و حتی مرگ ناشی از خونریزی ناگهانی در تومور میباشد. ماکروآدنومها و کارسینومای هیپوفیز نیز میتوانند بخشهای طبیعی غده هیپوفیز را فشار داده و از بین ببرید. این امر باعث کمبود یک یا چند هورمون هیپوفیز میشود. سطوح پایین برخی از هورمونهای بدن مانند کورتیزول، هورمون تیروئید و هورمونهای جنسی باعث ایجاد علائم میشوند. بسته به هورمونهایی که تحت تاثیر قرار میگیرند، علائم ممکن است شامل موارد زیر باشند:
حالت تهوع
ضعف
کاهش وزن یا افزایش وزن بدون علت
از دست دادن موهای بدن
احساس سرما
احساس خستگی یا ضعف
تغییرات قاعدگی یا از دست دادن دورههای قاعدگی در زنان
اختلال نعوظ (مشکل در نعوظ) در مردان
رشد بافت پستان در مردان
کاهش میل جنسی، عمدتا در مردان
دیابت بی مزه
تومورهای بزرگ ممکن است گاهی اوقات روی قسمت خلفی (پشتی) هیپوفیز فشار ایجاد کنند و باعث کمبود هورمون وازوپرسین شوند (که به هورمون آنتی دیورتیک یا ADH نیز شناخته میشود). این امر میتواند منجر به دیابت بی مزه شود. در این حالت، آب بیش از حد از طریق ادرار از دست میرود، بنابراین فرد مکررا ادرار میکند و بسیار تشنه میشود، زیرا بدن سعی میکند تا با از دست دادن آب خود را وفق دهد. اگر درمان نشود، میتواند باعث کمبود آب بدن و تغییر در سطح مواد معدنی خون شود که میتواند منجر به کما و حتی مرگ شود. دیابت بی مزه به راحتی با دارویی به نام دسموپرسین درمان میشود که جایگزین وازوپرسین میشود. (دیابت بی مزه به دیابت نوع یک مربوط نیست، که در آن افراد دارای سطح قند خون بالا هستند.(
آدنوم ترشح کننده هورمون رشد (آدنوم سوماتوتروف(
علائم اصلی این تومورها در اثر داشتن هورمون رشد (GH) بیش از حد ایجاد میشوند. این اثرات در کودکان و بزرگسالان نسبتا متفاوت هستند. در کودکان، سطح بالای GH میتواند رشد تقریبا تمام استخوانهای بدن را تحریک کند. اصطلاح پزشکی برای این وضعیت، ژیگانتیسم میباشد. علائم عبارتند از:
قد بسیار بلند
رشد بسیار سریع
درد مفصل
افزایش تعریق
در بزرگسالان، استخوانهای بلند (به خصوص در دستها و پاها) دیگر نمیتوانند رشد کنند، حتی زمانی که سطح GH بسیار زیاد است. بنابراین این استخوانها بلندتر نمیشوند و ژیگانتیسم ایجاد نمیشود. اما استخوانهای دست، پا و جمجمه صورت فرد بالغ میتوانند در طول زندگی رشد داشته باشند. این امر باعث ایجاد وضعیتی به نام آکرومگالی میشود. علائم و نشانهها عبارتند از:
رشد جمجمه، دست و پا، منجر به افزایش سایز کلاه، کفش، دستکش و حلقه میشود
کلفت شدن صدا
تغییر در ظاهر صورت (به دلیل رشد استخوانهای صورت(
فاصله بیشتر بین دندانها و جلو آمدن فک (به علت رشد استخوان فک(
درد مفصل
افزایش تعریق
قند خون بالا و یا حتی دیابت
سنگ کلیه
بیماری قلبی
سردرد
تغییرات بینایی
بی حسی یا سوزن سوزن شدن دست یا پا
ضخیم شدن زبان و سقف دهان، که منجر به اختلالات خواب مانند خروپف و آپنه خواب میشود (مکث در تنفس(
ضخیم شدن پوست
افزایش رشد موهای بدن
بسیاری از این تغییرات میتوانند به آرامی اتفاق بیافتند و ممکن است افراد آنها را متوجه نشوند تا زمانی که به یک تصویر قدیمی از خود نگاه میکنند یا سعی در استفاده از کلاه یا حلقه ای دارند که سالها از آن استفاده نکرده اند.
آدنوم ترشح کننده کورتیکوتروپین (آدنوم کورتیکوتروف(
سطح ACTH بالا باعث میشود غده فوق کلیه هورمونهای استروئید مانند کورتیزول تولید کند. داشتن بیش از حد این هورمون باعث ایجاد علائمی میشود که پزشکان آنها را به عنوان سندرم کوشینگ دسته بندی میکنند. هنگامی که علت تولید بیش از حد ACTH از غده هیپوفیز باشد، این وضعیت بیماری کوشینگ نامیده میشود. در بزرگسالان علائم ممکن است شامل موارد زیر باشند:
اضافه وزن (غالبا در صورت، سینه و شکم(
خطوط کشش پوست به رنگ بنفش بر روی سینه یا شکم
رویش موهای جدید یا افزایش رشد موها (بر روی صورت، سینه، و یا شکم(
تورم و قرمزی صورت
آکنه
چربی اضافی در پشت گردن
کج خلقی یا افسردگی
سردرد
تغییرات بینایی
کبود شدن آسان
سطح قند خون بالا و یا حتی دیابت
فشار خون بالا
کاهش میل به رابطه جنسی
تغییرات در دورههای قاعدگی در زنان
ضعف استخوان، که میتواند منجر به پوکی استخوان یا حتی شکستگی شود
بسیاری از این علائم ممکن است در کودکان نیز رخ دهد. کودکان مبتلا به بیماری کوشینگ همچنین ممکن است توقف رشد داشته باشند و دچار مشکلاتی در عملکرد تحصیلی خود شوند.
آدنوم ترشح کننده پرولاکتین (پرولاکتینوما یا آدنوم لاکتروتروف(
پرولاکتینوما در زنان جوان و مردان مسن بیشتر رایج است.
در زنان قبل از یائسگی، میزان پرولاکتین بالا باعث میشود که دورههای قاعدگی کمتر یا متوقف شوند. سطح پرولاکتین بالا همچنین میتواند باعث تولید غیر طبیعی شیر مادر شود که به آن گالاکتوره میگویند.
در مردان، سطح پرولاکتین بالا میتواند باعث رشد سینه و اختلال نعوظ (مشکل در نعوظ) شود
هم مردان و هم زنان میتوانند علائم زیر را داشته باشند:
از دست رفتن میل جنسی
ناباروری
ضعف استخوان که پوکی استخوان نامیده میشود
اگر تومور همچنان رشد کند، میتواند بر روی اعصاب و بخشهایی از مغز فشار وارد کند که میتواند باعث سردرد و مشکلات بینایی شود. در زنانی که دوره قاعدگی ندارند (مانند دختران قبل از بلوغ و زنان بعد از یائسگی)، ممکن است پرولاکتینوما تا زمانی که علائم ایجاد نشود، تشخیص داده نشود. با توجه به شایعتر بودن پرولاکتینوما در ادامه بیشتر در مورد آن بحث می کنیم.
آدنوم ترشح کننده تیروتروپین (آدنوم تیروتروف)
این تومورهای نادر باعث ایجاد بیش از حد هورمون تحریک کننده تیروئید (TSH) میشوند که در نتیجه غده تیروئید را به تولید هورمون تیروئید بیش از حد وامیدارد. این وضعیت میتواند علایم هیپرتیروئیدیسم (پر کاری تیروئید) ایجاد کند، از جمله:
ضربان قلب سریع یا نامنظم
لرزش
کاهش وزن
افزایش اشتها
احساس گرما یا داغی
تعریق
مشکل در به خواب رفتن
اضطراب
حرکات مکرر روده
وجود توده در جلوی گردن (تیروئید بزرگ شده)
آدنوم ترشح کننده گنادوتروپین ( آدنوم گنادوتروف(
این تومورهای نادر هورمون لوتئینیزه (LH) و یا هورمون تحریک کننده فولیکول (FSH) را ایجاد میکنند. این هورمون میتواند دورههای قاعدگی نامنظم در زنان یا سطوح پایین تستوسترون و کاهش میل جنسی در مردان را سبب شود. بسیاری از آدنومهای ترشح کننده گنادوتروپین واقعا باعث ایجاد هورمونهای کافی برای ایجاد علائم نمیشوند، بنابراین اساسا آدنومهای غیرفعال هستند. این تومورها ممکن است به اندازه ای بزرگ شوند که قبل از تشخیص، علایمی مانند سردرد و مشکلات بینایی را ایجاد کنند.
درمان
تقریبا همه تومورهای هیپوفیز آدنوم هستند و سرطانی نیستند (خوش خیم). درمان آدنوم هیپوفیز بستگی به این دارد که آیا هورمونهای اضافی تولید میکند یا خیر، و اگر هورمون تولید میکند، چه هورمونی تولید میکند. درمان همچنین بستگی به این دارد که آیا میکروآدنوم (کوچکتر از 1 سانتیمتر) یا ماکروآدنوم (1 سانتیمتر یا بزرگتر) میباشد.
درمان تومورهای هیپوفیز ممکن است شامل موارد زیر باشد:
عمل جراحی
داروهایی که از ترشح هورمون توسط تومور جلوگیری میکنند یا به جلوگیری از مشکلات ناشی از این هورمونها کمک میکند
پرتو درمانی
گاهی ترکیبی از درمانها استفاده میشود. به عنوان مثال، ممکن است جراحی برای از بین بردن بخشی از تومور انجام شود، در حالیکه داروها میتوانند برای از بین بردن علائم استفاده شوند و گاهی اوقات تومور باقی مانده را کوچک میکنند. برنامههای درمان بسته به نوع تومور متفاوت هستند:
تومورهای عملکردی
تومورهای غیر عملکردی
سرطانی
پزشک شما در مورد گزینههای درمان با شما صحبت خواهد کرد. مهم است که وقت بگذارید و در مورد انتخابهای خود فکر کنید، مزایای هر یک از گزینهها را با خطرات احتمالی و عوارض جانبی ان سبک سنگین کنید. همچنین اگر سؤالی دارید که در مورد آن اطمینان ندارید، لازم است که سؤال کنید.
مهم نیست که چه درمانی را انتخاب میکنید، باید توسط پزشکانی که تجربه درمان تومورهای هیپوفیز را دارند، انجام شود. تومورهای هیپوفیز اغلب نیاز به مراقبت از سوی یک تیم پزشکی را دارند. پزشکان تیم شما ممکن است شامل موارد زیر باشند:
جراح مغز و اعصاب:پزشکی که از جراحی برای درمان تومورهای مغز و هیپوفیز استفاده میکند
متخصص غدد درون ریز:پزشکی که بیماریهای غدد که باعث ایجاد هورمونها میشوند را درمان میکند
متخصص مغز و اعصاب:پزشکی که بیماریهای سیستم مغز و اعصاب را تشخیص داده و درمان میکند
رادیوتراپیست: پزشکی که از پرتو برای درمان سرطانها و سایر تومورها استفاده میکند
انکولوژیست پزشکی:پزشکی که از شیمی درمانی و داروهای دیگر برای درمان سرطانها و سایر تومورها استفاده میکند
بسیاری از متخصصان دیگر، از جمله دستیار پزشک، سر پرستار، پرستار، روانشناس، کارمند اجتماعی، متخصص توانبخشی و دیگر متخصصان پزشکی، ممکن است بخشی از تیم درمان شما باشند.
جراحی
درمان اصلی برای بسیاری از تومورهای هیپوفیز جراحی است. موفقیت عمل جراحی بستگی به نوع تومور، محل دقیق آن، اندازه آن و اینکه آیا به ساختارهای مجاور گسترش یافته است یا خیر بستگی دارد.
جراحی از داخل بینی( ترانس اسفنوئید)
این عمل رایج ترین روش برای خارج کردن تومورهای هیپوفیز است. ترنس اسفنوئید به این معنی است که عمل جراحی از طریق سینوس اسفنوئید، فضای خالی در جمجمه پشت راههای هوایی بینی و زیر مغز، انجام میشود. دیواره پشتی سینوس، غده هیپوفیز را پوشش میدهد. برای انجام این عمل، جراح مغز و اعصاب، برش کوچکی در امتداد سپتوم (تیغه) بینی (غضروفی بین دو طرف بینی) یا زیر لب بالا (بالای دندان) ایجاد میکند. برای دسترسی به هیپوفیز، جراح دیوارههای استخوانی سینوس اسفنوئید را بسته به ضخامت استخوان و سینوس، با استفاده از اسکنههای کوچک جراحی، مته یا سایر ابزارها باز میکند. ابزارهای کوچک و میکروسکوپ برای حذف تومور استفاده میشوند.
یک روش دیگر این است که از یک آندوسکوپ، لوله نازک فیبر نوری همراه با یک دوربین کوچک در سر آن استفاده کنید. به این ترتیب، برش زیر لب بالا یا در امتداد سپتوم بینی لازم نیست، زیرا آندوسکوپ اجازه میدهد تا جراح از طریق برش کوچکی که در پشت تیغه بینی ایجاد میشود، داخل را مشاهده کند. جراح ابزار را وارد بینی میکند و سینوس اسفنوئید را برای رسیدن به غده هیپوفیز باز میکند و تومور را خارج مینماید. این که آیا این روش میتواند مورد استفاده قرار گیرد یا خیر، بستگی به موقعیت تومور و شکل سینوس اسفنوئید دارد. رویکرد ترنس اسفنوئیدی دارای مزایای فراوانی است. اولا با هیچ بخشی از مغز در طول عمل جراحی تماس پیدا نمیشود، بنابراین احتمال آسیب رساندن به مغز بسیار کم است. ممکن است عوارض جانبی کمتری داشته باشد و همچنین هیچ زخم قابل مشاهده ای وجود ندارد. اما این عمل ممکن است زمان بیشتری طول بکشد، و بدین ترتیب خارج کردن تومورهای بزرگ دشوار است.
هنگامی که این جراحی توسط یک جراح مغز و اعصاب با تجربه انجام میشود و تومور کوچک است (میکروآدنوما)، میزان بهبودی بالا خواهد بود (بیش از 80٪). اگر تومور بزرگ است یا به ساختارهای مجاور (مثل اعصاب، بافت مغز یا بافتهایی که مغز را پوشش میدهند، گسترش یافته است) احتمال درمان کمتر است و احتمال آسیب رساندن به بافت مغز مجاور، اعصاب و رگهای خونی بیشتر خواهد بود .
کرانیوتومی و باز کردن جمجمه
برای تومورهای هیپوفیز بزرگتر یا پیچیده تر، ممکن است نیاز به کرانیتومیباشد. در این روش جراح از طریق باز کردن جلوی جمجمه، به سمت یک طرف سر، عمل را انجام میدهد. جراح باید با دقت در زیر و بین نیمکرههای مغز عکل کند تا به تومور برسد.. کرانیوتومی برای ضایعات کوچک با احتمال آسیب مغزی و سایر عوارض جانبی بیشتری نسبت به جراحی ترنس اسفنوئید همراه است اما برای ضایعات بزرگ و پیچیده امنتر است زیرا جراح بهتر قادر خواهد بود که تومور و همچنین اعصاب و رگهای خونی مجاور را مشاهده کند.
پرولاکتینوما
پرولاکتینوما بیماریای است که در آن یک تومور غیر سرطانی، به نام آدنوم هیپوفیز، در غده هیپوفیز مغز رشد کرده و هورمون پرولاکتین بیش از حد تولید میکند. اثر اصلی این بیماری کاهش سطح هورمونهای جنسی استروژن در زنان و تستوسترون در مردان است. اگرچه پرولاکتینوما تهدیدی برای ادامه زندگی نیست، اما میتواند بر بینایی تاثیر سوء داشته، باعث ناباروری و ایجاد اثرات دیگر شود. پرولاکتینوما شایعترین نوع تومور تولیدکننده هورمون است که میتواند در غده هیپوفیز ایجاد شود. پزشکان اغلب میتوانند پرولاکتینوما را با دارو درمان کنند تا سطح پرولاکتین به حالت طبیعی بازگردد. جراحی برای حذف تومور هیپوفیز ممکن است یکی دیگر از گزینهها برای درمان باشد.
پرولاکتینوما یکی از انواع تومور است که در غده هیپوفیز ایجاد شده و رشد میکند. علت به وجود آمدن این تومور ناشناخته است. غده هیپوفیز یک غده لوبیا شکل کوچک است که در زیر مغز قرار دارد و علیرغم اندازه کوچکش، تقریبا روی تمامی قسمتهای بدن تاثیر میگذارد. هورمونهای مترشحه از غده هیپوفیز به تنظیم کارکردهای مهمی مانند رشد، فشار خون و تولید مثل کمک میکنند. ازجمله علل احتمالی تولید بیش از حد پرولاکتین عبارتند از: داروها، انواع دیگر تومورهای هیپوفیز، کمکاری غده تیروئید، آسیب به قفسه سینه، بارداری و شیردهی.
علائم پرولاکتین بالا
بیماری پرولاکتینوما نشانه یا علامت قابل توجهی ندارد. با این حال، وجود پرولاکتین بیش از حد در خون (هیپرپرولاکتینمی) یا فشاری که یک تومور بزرگ روی بافتهای اطراف خود ایجاد میکند میتواند منجر به بروز عوارض و نشانههایی شود. از آنجا که افزایش پرولاکتین میتواند سیستم تولید مثل (هیپوگنادیسم) را مختل کند، برخی از علائم و نشانههای پرولاکتینوما مخصوص زنان یا مردان هستند. در زنان، پرولاکتینوما میتواند سبب:
دورههای قاعدگی نامنظم یا با فاصله زیاد ( اولیگومنوره) یا عدم خونریزی در زمان قاعدگی در خانمهایی که در سن باروری هستند (آمنوره).
خروج شیر از سینه (گالاکتوره) بدون آن که ارتباطی به بارداری یا شیردهی داشته باشد.
مقاربت دردناک ناشی از خشکی واژن
آکنه و رویش نابجای مو در صورت و بدن، (نابجارویی مو یا هیرسوتیسم)
در مردان، پرولاکتینوما میتواند اختلالات زیر را ایجاد کند:
اختلال نعوظ
کاهش یافت موهای بدن و صورت
سینههایی که به شکل غیر طبیعی بزرگند (ژنیکوماستییا یا بزرگشدن پستان مردانه).
علایم احتمالی مشترک پرولاکتینوما در هر دو جنس عبارتند از:
چگالی کم استخوان
کاهش تولید هورمونهای دیگر توسط غده هیپوفیز (هیپوفونکسیون هیپوفیز یا کم کاری غدهٔ هیپوفیز) به عنوان نتیجه فشار تومور
از دست دادن علاقه به فعالیت جنسی
سر درد
اختلالات بصری
ناباروری
معمولا زنان زودتر، زمانی که اندازه تومورها کوچکتر است، متوجه علائم و نشانههای هیپرپرولاکتینمی میشوند. احتمالا به این دلیل که نامنظم شدن دورههای قاعدگی انها را زودتر اگاه میکند. مردان دیرتر، زمانی که تومورها بزرگتر هستند، و احتمالا به دلیل سردرد یا مشکلات بینایی متوجه علائم و نشانهها میشوند.
اگر کسی علائم و نشانههای مرتبط با پرولاکتینوما را داشته باشد، باید به پزشک مراجعه کند تا علت را بیابند.
مشکلات به دنبال پرولاکتین بالا
عوارض پرولاکتینوما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
از دست دادن بینایی، اگر پرولاکتینوما به موقع درمان نشود، ممکن است تومور آنقدر بزرگ شود که عصب بینایی را تحت فشار قرار دهد .
در مواردی که پرولاکتینوما بزرگتر است، فشار روی غده هیپوفیز طبیعی ممکن است، در ترشح هورمونهای دیگری که تحت کنترل هیپوفیز قرار دارند اختلال ایجاد شود. که به آن هیپوفونکسیون هیپوفیز یا کم کاری غدهٔ هیپوفیز میگویند و منجر به کم کاری تیروئید، کمبود آدرنالین و کمبود هورمون رشد میشود.
از دست دادن استخوان (پوکی استخوان)، پرولاکتین بالا میتواند تولید هورمون استروژن و تستوسترون را کاهش دهد، که باعث کاهش تراکم استخوان و افزایش خطر پوکی استخوان میشود.
عوارض بارداری، در طی یک حاملگی طبیعی، تولید استروژن در بدن زنان افزایش مییابد. در یک زن با پرولاکتینومای برگ، این سطح بالای استروژن ممکن است باعث رشد تومور و علائم و نشانههای مرتبط با آن، مانند سردرد و تغییرات بینایی شود.
اگر پرولاکتینوما دارید و می خواهید باردار شوید یا الان باردار هستید، در این خصوص با پزشک خود مشاوره کنید. ممکن است تنظیمات درمانی و تحت نظر بودن برای شما ضروری باشد.
تشخیص
اگر علائم و نشانههایی وجود داشته باشد که نشان از پرولاکتینوما دارد، پزشک ممکن است انجام آزمایشات زیر را تجویز کند:
آزمایش خون: آزمایش خون میتواند تولید بیش از حد پرولاکتین و اینکه آیا سطح هورمونهای دیگری که توسط هیپوفیز کنترل میشوند، در محدوده طبیعی قرار دارند یا خیر را تشخیص دهد. برای زنانی که در سن باروری هستند آزمایش بارداری نیز ضروری است.
تصویربرداری از مغز: پزشک ممکن است بتواند تومور هیپوفیز را از روی تصویر ایجاد شده از مغز توسط یک اسکن ام آر آی تشخیص دهد.
آزمون بینایی: این آزمون میتواند تعیین کند آیا تومور هیپوفیز بینایی را مختل کرده است یا خیر.
علاوه بر این، پزشک ممکن است بیمار را برای آزمایشات بیشتر به پزشک متخصص در درمان اختلالات سیستم غدد درون ریز (متخصص غدد درون ریز) ارجاع دهد.
درمان پرولاکتین بالا
اهداف در درمان پرولاکتین بالا عبارتند از:
بازگرداندن تولید پرولاکتین به سطح نرمال
بازگرداندن عملکرد طبیعی غده هیپوفیز
کاهش اندازه تومور هیپوفیز
برطرف کردن عوارض یا نشانههای فشار تومور، مانند سردرد یا مشکلات بینایی
بهبود کیفیت زندگی
دو درمان عمده برای پرولاکتینوما وجود دارد: دارو و جراحی.
داروها
داروهای خوراکی اغلب میتوانند تولید پرولاکتین را کاهش داده و علائم را از بین ببرند. با استفاده از دارو همچنین ممکن است اندازه تومور کوچک شود. با این حال، در مداوای با دارو، به طور کلی لازم است دوره درمان طولانی باشد. پزشکان از داروهایی با عنوان آگونیستهای دوپامین برای درمان پرولاکتین بالا استفاده میکنند. این داروها تاثیرات دوپامین (یعنی ماده شیمیایی مغز که به طور معمول تولید پرولاکتین را کنترل میکند) را شبیه سازی میکند اما بسیار قویتر و ماندگارتر از آن. داروهای تجویز شده معمولا شامل بروموکریپتین و کابرگولین است. این داروها تولید پرولاکتین را کاهش میدهند و در اکثر افراد مبتلا به پرولاکتینوما ممکن است اندازه تومور را نیز کاهش دهند.
مصرف دارو در دوران بارداری
برای زنانی است که میخواهند باروری خود را حفظ کنند مصرف داروی بروموکریپتین ترجیح داده میشود. با این حال، در هنگام بارداری، پزشک توصیه میکند که از مصرف هر دو دارو خودداری شود. هرچند هر دو دارو در اوایل بارداری ایمن هستند، اما بیخطر بودن آنها در تمام طول بارداری هنوز معلوم نیست. با این حال، اگر کسی یک پرولاکتینومای بزرگ دارد یا علائم و نشانههایی از قبیل سردرد یا تغییرات بینایی برایش ایجاد شده، پزشک ممکن است برای جلوگیری از عوارض پرولاکتینوما توصیه کند که مصرف داروی از سر گرفته شود. اگر کسی برای درمان پرولاکتینوما تحت درمان است و میخواهد باردار شود، بهتر است قبل از بارداری با پزشک خود صحبت نماید.
عوارض جانبی رایج داروها
تهوع و استفراغ، گرفتگی بینی، سردرد و خواب آلودگی عوارض جانبی شایع این داروها هستند. با این حال، اگر مصرف دارو با دوزهای بسیار پایین شروع شود، این عوارض جانبی اغلب میتواند به حداقل برسد و بعد میتوان به تدریج دوز دارو را افزایش داد. به طور کلی برای درمان کابرگولین بر بروموکریپتین ترجیح دارد زیرا به نظر میرسد موثرتر از بروموکریپتین باشد. همچنین عوارض جانبی کمتر و خفیفتری است. با این حال، گرانتر از بروموکرپتین است و از انجا که جدیدتر است، گزارش ایمنی دراز مدت ان هنوز به خوبی شناخته نشده است. موارد نادری از آسیب دیدگی قلب با کابرگولین وجود دارد، اما این موارد معمولا در افرادی که میزان زیادی از دارو برای بیماری پارکینسون مصرف میکنند اتفاق میافتد. در بعضی افراد در هنگام مصرف این داروها، ممکن است رفتارهای جبری مانند قمار افزایش یابد. اگر دارو به میزان قابل توجهی اندازه تومور را کاهش دهد و سطح پرولاکتین شما دو سال طبیعی باقی بماند، ممکن است بتوانید مصرف دارو را با راهنمایی دکتر خود کنار بگذارید. با این حال، عود بیماری عادی است. مصرف دارو را بدون تایید پزشک خود متوقف نکنید.
پرتو درمانی
برای افرادی که به دارو پاسخ نداده و گزینه خوبی برای جراحی نیز نیستند، پرتودرمانی میتواند یک روش جایگزین باشد.
پرولاکتین و غذاها
مواد غذایی حاوی روی بالا فعالیتهای سوخت و سازی بدن را تنظیم میکند. همچنین روی برای پیشگیری و درمان علائم و سندروم پیش از قائدگی نیز بسیار مفید بوده و باعث میشود تا اختلال در قائدگی که از عوارض این بیماری است برطرف شود. مواد غذایی مانند گوشت مرغ، گوشت قرمز، سویا، لوبیا سبز و بادام زمینی منابع سرشاری از روی هستند. همچنین ویتامین ب 5 با حفظ تعادل هورمونی بدن و کمک به روی در سوخت و ساز میتواند به بهبود این مشکل کمک کند. مواد غذایی مانند برنج قهوهای، سبوس، غلات، هویج و اسفناج از منابع تامین این ویتامین هستند.